زمان تخمینی مطالعه: ۷ دقیقه
خب دو تا راه داریم:
یا باید یه تعریفِ قلمبهسلمبه از زمینگردشگری بیاریم و بگیم ژئوتوریسم خیلی چیز خفن و خارجیایه که اصلا ما رو چه به این حرفا؛
یا اینکه از اول خیالِ خودمون رو راحت کنیم و بگیم قطعا همهی ما تا به حال یک ژئوتوریست بودهایم؛ حالا یا آگاهانه بوده یا ناآگاهانه! و کل ماجرا از این قراره که آگاه باشیم و آگاهانه زندگی کنیم… حالا شاید با خوندنِ این چند خط و چند نمونه، یکم آگاهانهتر به پدیدههای بیجانِ اطرافمون، در جادهها و مسیرِ سفرمون توجه کنیم و بتونیم از دیدن و فهمیدنشون بیشتر لذت ببریم.
من چون (متأسفانه) خودم تهران ساکنم، مثالها و توضیحاتم رو به اتفاقاتِ زمینیشناسیِ اطراف تهران محدود میکنم. (البته عکس هدر برای دره ستارگان قشمه و وای بر من که هنوز نرفتم قشم!)
قطعا از جاده قم-تهران گذر کردید؛ این جاده یک «گنبد نمکی» داره که یکی از جاذبههای زمینگردشگری محسوب میشه و دیدنشون خالی از لطف نیست؛ تو این مقاله اصلا قرار نیست از علت تشکیل پدیدهها بگم و وارد مقولههای علمی بشم! (حالا یکی ندونه فکر میکنه چقدر بلدم!)
ولی بهتون پیشنهاد میکنم این دفعه زمان بیشتری برای طی کردن این جاده بگذارید و حتی اگه تمایل داشتید از جاده قدیمش تردد کنید و اگر وسوسه شدید به جادههای فرعی در طول مسیر هم سری بزنید! پشیمون نمیشید! توی این جاده زندگی ببشتر جریان داره.
گنبد نمکی «طغرود»، تنها گنبد نمکی متقارنِ جهانه که دریاچه کوچکی هم در بین خودش داره!
ایران پر از گنبد نمکیه و هر کدوم از اونها ویژگی خاصِ خودشون رو دارند.
تو دنیا، دیگه کمتر از گنبدهای نمکی، نمک برداشت میکنن.
به جاش از خواص درمانی و ویژگیهای خارقالعاده نمک استفاده میکنن و توشون هتل، بیمارستان و جاهای تفرحی درست میکنن! من حتی از دیدن تصاویرش هم لذت میبرم.
خیلی از اوقات آدمهای طبیعتدوست، از مهندسان دلِ خوشی ندارند، هم به واسطه خرابیهایی که به بار میآورند و هم چیزهایی که میسازند (صد البته که همه چیز خوب و بد داره).
اما این بار مهندسان با ساختِ یک جاده شوسه در سال ۱۲۶۲ خورشیدی، برایمان ارمغانی به بار آوردهاند تا عنوانِ رکورددار بودنِ کشور بولیوی در داشتنِ تنها آینهی طبیعی جهان، از بین بره و این اتفاقِ بینظیر، یک بار دیگه در کشورِ ما اتفاق بیفته. (میدونم که حداقل یه جای دیگه در ایران این پدیده وجود داره اما ندیدم)
بله، دریاچهی نمک «حوض سلطان» در فاصله ۸۵ کیلومتری از تهران (از جاده هم دیده میشه)، پدیدهایست کم نظیر که به لطف مهندسان آن زمان بوجود آمده است.
شبیه همین اتفاق در بولیوی، جاذبه گردشگریای ایجاد کرده که مردم رو از سراسر دنیا به دیدن خودش دعوت میکنه.
اما باز هم متاسفانه، استفادهای که ما از این موهبت کردیم، سه معدن نمکیه که از ظاهرشون میشه فهمید درآمدِ آنچنانی هم ندارند. با گذاشتنِ یک نگهبانِ بد عنق، سرِ جادهی معدن، حتی گردشگرانِ علاقهمند رو چنان مترود و مقهور میکنند که نکنه بار دیگه گذرشون به این طرفها بیفته!!!
به جرأت میتونم بگم از زیباترین صحنهها و لحظات عمرم، دیدن و بودن در این دریاچه بود…
خب… یکم بریم سمتِ جنوب شرق، گرمسار و ایوانکی. داستان گنبدهای نمکی اینجا هم هست، ابدا تکراری نیستن، گفتم، هر کجا ویژگی خاص خودش رو داره. تو این جاده علاوه بر مناظر طبیعی، میتونید معادن بزرگِ نمک را هم ببینید، حفرههای عظیمی که به وسیله ماشین آلات سنگین ایجاد شده و به حق که چه زیبا و مبهوتکنندهست!
و اما «چین اژدها»: زمین از لایههای زیادی تشکیل شده؛ اتفاقاتِ مختلفی درون زمین فشار ایجاد میکنه؛ این فشارها که بر لایههای موازی آورده شده، گاها اشکالی بوجود میآورند که تماشای آن، آدمی را به وجد میآورد. از جمله نمونههای بسیار یونیکِ این پدیده، چین اژدها در ۱۱ کیلومتری گرمساره.
خب من تقریبا دارم پدیدههای ژئوتوریسمی در شعاعِ ۱۰۰ کیلومتری تهران رو خلاصهوار نام میبرم و یکم توصیفشون میکنم. از جنوب شروع کردم و دارم خلافِ جهتِ عقربههای ساعت جلو میرم. الان رسیدم به «دماوندِ» دلبر، دیوِ سپیدِ پای در بند! اولین اثرِ طبیعی ملی ثبت شده در ایران که نیاز به توصیفِ من نداره!
اما همون جاده هراز رو که ادامه بدید، در آباسک، سمت غربِ جاده، به «منشورهای بازالتی» بر میخوریم.
صد البته نمونههای نابترش رو در ماکو داریم، اما به هر حال این چیزی از ارزشِ بازالتهای دماوند کم نمیکنه!
قرار بود که جنبه علمی پدیدهها رو توضیح ندم، اما خیلی کوتاه علیالحساب بدونید که این اشکال ناشی از سرد شدن گدازههای آتشفشانی کوه دماوند هست که در گذشته فوران کرده. (شبیه شش وجهیهای کندوی عسل؛ ارتباط پدیدههای طبیعی با هم)
یخرده دیگه بیایم بالا؛ سمتای جادهی اوشان و فشم و گرمابدر: در جادهی فشم شما به کرات میتونید «برونزد» ببینید. بسترِ هر زمینی ساختارِ خاصِ خودش رو داره و عموما به دلیل انواع فرسایش، لایههای رویی زمین پوشیده از خاک و سنگ ریزه هست؛ گاها پیش میآید که در نقاطی لایههای اصلیِ زیرِ زمین رخنمون پیدا میکنند و سر از خاک و بسترِ خودشون بیرون میارن، که در زمینشناسی به این پدیده اصطلاحا برونزد گفته میشود. این اتفاقها زیاد در طبیعت دیده میشه اما برونزدهای این منطقه شاخصتر و خاصترند.
همون جاده فشم رو که مستقیم ادامه بدید، حوالی منطقه حفاظت شده ورجین، میتونید «ریپل مارک» ببینید. ریپل مارکها، اثراتی موجگونه بر روی دیواره و یا لایههای مختلف زمیناند.
همچنین این جاده پره از لایهبندیهای تماشایی زمین، چینخوردگیهای فراوان، رنگبندیهای زیباست.
از قرمز و زرد گرفته تا سبز و سیاه…
دیگه کمکم داریم به ساعت ده نزدیک میشیم: شمالغرب تهران، در واقع داخل تهران، در حاشیه اتوبان همت، یه تابلو داره به سمت روستای «وردیج»!
به اونجا که برسید اصلا نمیتونید تصور کنید که هنوز توی تهرانید! انقدر که بافتِ متفاوت و حیرتانگیزی داره! یسری اشکال عجیب سنگی که هر کسی میتونه برداشتِ ذهنی خودش رو داشته باشه (تو نت ازش به عنوان «ارواح سنگی» نام میبرن)
این اتفاق از دیدگاه زمینشناسان بر اثر فرسایش بادی بوجود اومده! اما جدای از همه این نامگذاریها و دلایل، واقعا دیدن یه قسمتِ خاص از زمین به شکلی انقدر خاص و متفاوت، واقعا حیرتآوره!!!
میتونید یه روز تعطیل خودتون رو به بازدید از این روستا و گشت و گذار توش بگذرونید. فقط حیف که آبشار انتهای جاده خشک شده! (در حقیقت اون تایمی که من رفتم خشک بود، عید ۹۷)
خب، ظاهرا تموم شد! نه نه! دیدههای خودم رو میگم! وگرنه این اتفاقات و پدیدهها تمومی نداره!
غربتر سمتِ کرج و جاده چالوس و قزوین و جنوبتر طرف ساوه هم قطعا از اینجور پدیدهها وجود داره،اما شاید من تا به حال با سرعت ازشون گذر کردم و بهشون توجه نکردم به دلایل مختلف! ازین به بعد قطعا با توجه بیشتری بهشون نگاه خواهم کرد.
تمام سلولهای بدنم هر روز ازینکه تا یکی دو هفته دیگه قراره برم قشم و اون همه شگفتی رو یکجا ببینن، دارن ذوق میکنن! به خصوص که این سفرِ پیشرو با دوچرخه هم خواهد بود. اضافه کنم که هر کدوم از این پدیدههای زمینشناسی در صورت داشتنِ شرایط خاصی «ژئوسایت» نام میگیرن و چندین ژئوسایت در کنار هم، یک «ژئوپارک» رو تشکیل میدن! ایران علی رغم پتانسیل بالاش تا به حال تنها موفق به ثبت یک ژئوپارک در یونسکو شده، اما روند این کار به لطف و پیگیری مسئولینش داره خوب پیش میره! جالبه بدونید در ۳۸ کشور دنیا مجموعا ۱۴۰ ژئوپارک وجود داره. این اتفاق به نظرم از معدود اقداماتِ بشرِ کنونیست که بسیار قابل ستایش و نیکوست.
در پایان چند تا پیشنهاد هم دارم:
به سایت unesco.org بخش ژئوپارکها سری بزنید.
از اقدامات علیرضا امریکاظمی، صاحب کرسی شورای عالی ژئوپارکهای جهانی یونسکو آگاه بشید.
اگر علاقهمند به اطلاعات بیشتر و جامعتری در حوزه زمینگردشگری بودید، میتونید در کلاسهای این دوره که در موسسه «میراث زمین شناختی خاورمیانه» برگزار میشه هم شرکت کنید.
آرزو میکنم همیشه خوب ببینیم.
ممنون از ایرادی که خانم دکتر عجایبی گرفتند؛ در جاده تهران-قم بنابر نقشه سازمان زمین شناسی، تنها یک گنبد نمکی که نام برده شده وجود دارد و من به اشتباه تصور میکردم که چندین گنبد نمکی وجود دارد! از خوانندگان پوزش میطلبم.